جشنواره موسيقى فجر بىتوجه به مطالبات منتقدين براى سومين سال پياپى در صدد برگزار شدن است. اين بار با توجه به اين كه خودِ متوليان جشنواره، وزارت ارشاد و معاون هنرى (آقاى مرادخانى) درباره انتشار اساسنامه قول داده بودند و به اين قول تا امروز عمل نشده، به نظر اهالى موسيقى هيچ توجيهى نمىتواند پاسخگوى انتقادها باشد.
بايد ببينيم آقاى وزير با معاون تازهشان چه رويكردى در مقابل انتقادهاى منطقى منتقدين خواهند داشت. سكوت؟ توهين؟ يا راهحل منطقى؟
آنچه مبرهن است، این است که جشنواره فجر اگر هرسال بخواهد با اين رويه با سختى و بها دادن بالا برگزار شود و هرسال به جاى مهرآفرينى، بغضآفرين باشد، عمرى طولانى نخواهد داشت و هر سال مجبور است مانند دو سال گذشته با التماس و وعدههاى چشمگير تنها بخشى از هنرمندان را با خود همراه كند.
در اين ميان، هنرمندان منتقد كه روى اعتقادهايشان پافشارى مىكنند قربانيان اصلى هستند. شايد سالهاست، اعتقاد راستين، دارد در كشور ما قربانى مىگيرد. آن دسته از هنرمندان كه اين شكاف را به عنوان فرصتى براى بالا بردن دستمزدشان مىبينند زيانى چند برابر به صنفشان وارد مىكنند.
منتقدين جشنواره فجر آن قدر دغدغه داشتند كه خود، سال گذشته پيشنويسى براى اساسنامه به وزارت ارشاد تحويل دادند. پيشنويسى كه ظاهرا چنان كامل ، دقيق و وفادار به عدل جمعى بوده كه مورد موافقت نهادهاى مختلف حتى معاونت هنرى قرار گرفته و حتى با اعمال تغييراتى جزئى از طرف نهادهاى مختلف به مرز انتشار هم رسيده است.
بايد ديد جامعه موسيقى در مقابل اين رويكرد آقاى نوربخش و متوليان جشنواره، آيا حاضر به شركت در جشنواره خواهند شد. شايد امسال، براى جامعه موسيقى سالِ تعيينِ نوع برخورد با آنهاست. چون با وجود قولهاى متوليان جشنواره درباره اساسنامه، هيچ بهانهاى نمىتواند برگزارى جشنواره موسيقى امسال بدون اساسنامه را توجيه كند غير از ديكتاتورى....
57242
نظر شما